صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب | ||
|
کوفه خشکسالی شده بود .... خیلی وقت بود باران نباریده بود .... آمدند پیش حضرت علی (ع).... ایشان فرمودند:"به فرزندم حسین بگویید برایتان دعا کند..." آمدند پیش امام حسین (ع) .... حضرت دعا کردند و ... باران .... بارید .... خوشحال شدند و گفتند :جبران می کنیم ... و اینگونه جبران کردند....
عجب رسمیه ،رسم زمونه ... برادر میره خواهر میمونه یکی شهید و یکی اسیره ... دلم از غصه داره میمیره زینب جان !... شرمنده ایم که بهای "حسینی" شدن ما .... "بی حسین" شدن تو بود .... و شرمنده تر از آنکه تو "بی حسین " شدی ولی ما "حسینی " نشدیم ....
التماس دعا نظرات شما عزیزان: بي پلاك
![]() ساعت13:31---14 آبان 1393
يك بار در دوران كودكي امام حسين (ع) براي شمر بيماري پيش آمد و پدرش او را نزد اميرالمونين برد تا دعا كند و پسرش خوب شود حضرتفرمود ب حسين بگوييد برايش دعا كند و امام براي او دعا كرد و شمر خوب شد و گفت جبران ميكنم و چ خوب در ظهر عاشورا جبران كار خير حسين ( ع) را كرد
پاسخ: ... و چه خوب جبران کردند ....
سلم آرمیتا جان . عزیزم ممنون که همیشه به من سر می زنی .گر نبود زینب در آن کرب و بلا / کس نمی آورد خبر ، از آن همه جنجالها. نویسنده خانه خضرای وجود
پاسخ:سلام ... خواهش میشه .... تشکر .... برچسبها: |
|
[ طراحي : بيرق عشق ] |